از سالهای گذشته که شبکههای استانی فعالیت خود را آغاز کردند، مدیران گروههای مختلف شبکههای استانی سعی کردند برنامههایی متنوع را برای بینندگان تولید کنند. برنامههای نمایشی، تله فیلمهای بومی، برنامههای ورزشی و… چند وقتی هم است که شبکه «شما» افتتاح شده و برنامههای گلچین شده شبکههای مختلف استانی را پخش میکند.
از سالهای گذشته که شبکههای استانی فعالیت خود را آغاز کردند، مدیران گروههای مختلف شبکههای استانی سعی کردند برنامههایی متنوع را برای بینندگان تولید کنند. برنامههای نمایشی، تله فیلمهای بومی، برنامههای ورزشی و… چند وقتی هم است که شبکه «شما» افتتاح شده و برنامههای گلچین شده شبکههای مختلف استانی را پخش میکند.
اگر به یاد داشته باشید چند سال پیش «رضا رشیدپور» اجرای برنامههایی مانند شب شیشهای و مثلث شیشهای را عهدهدار بود. برنامهای چالشی که مخاطبان زیادی را پای جعبه جادویی نشاند. بعدها پای رضا رشیدپور به شبکه استانی اصفهان باز شد و برنامهای به همین شکل با نام «زایندهرود» اجرا کرد که چهرههای مطرح هنری و ورزشی را به برنامه دعوت میکرد، برنامهای که یکی از اهالی خوش ذوق اصفهان، «هادی قندی» تهیهکنندگی آن را برعهده داشت. برنامهای که چند سال اجرا شد، اما هادی از هفت ماه پیش به سراغ شبکه استانی فارس رفت و همین برنامه را با تغییراتی به نام «خوشا شیراز» تهیه کرد و تفاوت آن این است که چهرههای مطرح هنری و ورزشی با اعضای خانوادههایشان در این برنامه حضور پیدا میکنند، استقبال از «خوشا شیراز» چنان شدید است که صبحهای جمعه شیرازیها را پای تلویزیون نگه میدارد و همچنین پس از پایان برنامه، تعدادی از خانوادههای شیرازی سعی میکنند خود را به اطراف استودیوی برنامه برسانند تا از نزدیک هنرمندان مورد علاقه خود را ببینند. «خوشا شیراز» در چند ماه اخیر به حدی مورد استقبال قرار گرفت که اهالی استانهای دیگر هم، سعی میکنند جمعهها صبح این برنامه را زنده تماشا کنند. برنامهای که اجرای آن برعهده «محمد سلوکی» میباشد. نظرسنجیها نشان میدهد، این برنامه استانی، حدود هفت، هشت میلیون بیننده دارد، ضمن اینکه در استان فارس این برنامه ۸۲ درصد در جذب مخاطب موفق بوده است.
قرار بود فرزاد حسنی مجری باشد
هادی قندی میگوید: من رفاقت نزدیک و زیادی با فرزاد حسنی و محمد علیزاده دارم و همیشه در کنار این دوستان سعی کردم بهترین کارها را به نحو احسن انجام بدهم، فرزاد حسنی هم قرار بود در ابتدا مجری این برنامه باشد، اما در زمان شروع برنامه، در آن مقطع فرزاد گرفتاریهای خاص خودش مثل بازی در پروژه سینمایی را داشت، پس از اینکه «فرزاد» نیامد از دوست خوب دیگرم «محمد سلوکی» دعوت به عمل آوردم که او هم در طی هفتههای متوالی با اجرای خوبش ثابت کرد که مجری بسیار توانمندی میباشد. «هادی قندی» همچنین از همکارانش از جمله آقای غفاری معاونت سیمای مرکز فارس، آقایان خلیفه، دیانتی، آزادی، جهانپناه، برومند و فرشید باغبانمنش همچنین خواجوی و تمامی عوامل برنامه از جمله صدابردار، تصویربردار و دیگر واحدهای فنی تشکر میکند که با تلاشهای خود باعث شدند «خوشا شیراز» پربیننده شود، او از اهالی سینما، تلویزیون و موسیقی میخواهد که به شیراز بیایند.
کنسرتهای تابستانی موسیقی
«هادی قندی» ۲۷ ساله پیش از اینکه وارد حیطه برنامهسازی در تلویزیون شود، از ۲۱ سالگی به اجرای کنسرت رو آورد، که سرآمد کارهای او برگزاری جشنواره کنسرتهای تابستانی در جزیره کیش بود. او همان زمانها هم سعی کرد در کارش متنوع عمل کند. مثلا برای اجرای کنسرت توسط خوانندهها از هنرپیشهها دعوت میکرد تا اجرای پیش از کنسرت را عهدهدار شوند که همین مسئله باعث شد این سبک باب شود. به هر حال این جوان خوشذوق اصفهانی نشان داده که در امر برنامهسازی بسیار موفق عمل کرده است.
هادی قندی میگوید: «جا دارد در همین ابتدا از آقای هرمز شجاعیمهر تشکر کنم که همیشه با مشاورههای خوب خود در طی سالهای اخیر کمک بزرگی به من کرد، همچنین از آقای کشفی مدیرکل صدا و سیمای شیراز. من با انرژی که از مردم خوب فارس گرفتم، راغب شدم تا «خوشا شیراز» را در شیراز تهیه کنم، این برنامه که جمعه هر هفته پخش میشود، حتی در کشورهای حوزه خلیجفارس هم طرفداران زیادی پیدا کرده، چرا که ایرانیان در هر جا که هستند دوست دارند بیشتر با هنرمندان آشنا شوند، من هم سعی کردم کاری جدید ارائه بدهم برای مثال اگر از پژمان بازغی و یا حمید گودرزی دعوت به عمل آورم، دوست دارم اعضای خانوادهاش هم با او باشند، اینکه برای اولین بار همسر حمید گودرزی در یک برنامه تلویزیونی ظاهر شود، برای مردم جذاب است و یا اینکه پژمان بازغی با همسر و فرزندش در قاب تلویزیون ظاهر شود یا بهاره افشاری با مادرش و یا گوهر خیراندیش با خواهر و دخترش و خیلیهای دیگر… این سبک تجربه خوبی بود که ما در این برنامه از آن استفاده کردیم و پاسخ مثبت هم داد.
۳۲ هفته، ۳۲ خاطره
از هادی قندی خواستیم که در مورد هفتههای مختلف و مهمانانش اگر چیزی در خاطر دارد برایمان در یک جمله بگوید. البته «هادی قندی» عنوان کرد که «این برنامه در طول ۹ ماه پخش، توانست مخاطبی ۸۸ درصدی در بین برنامههای شبکه استانی پیدا کند که با توجه به پخش برنامههایی نظیر این برنامه از دیگر شبکههای استانی جذب این تعداد از مخاطب، آن هم در سطح کشور و حتی کشورهای حوزه خلیجفارس و کشورهای اروپایی، بیسابقه بود.»
مهمان برنامه اول: حامد بهداد و بهاره رهنما حامد بهداد هر چند به گفته خودش، یک پا «مارلون براندو»ئه، اما با شوخیها و رفتارهای طنزگونه سعی کرد یخ برنامه اول خوشا شیراز را بشکند، از او تشکر میکنم. سعیمان این بود که در اولین برنامه از یک چهره مطرح استفاده شود تا مردم شیراز و استان خوشاشیراز را جدی بگیرند.
مهمان برنامه دوم: رضا صادقی – مرد مشکیپوش که برای اولین بار پا به تلویزیون میگذاشت، با خاطرات خودش میلیونها بیننده رو عاشقتر از قبل کرد. دیدن اشک شوق مردمی که به استقبال او در بیرون استودیو در باغ ارم آمده بودند، دیدنی بود.
برنامه سوم: محمد علیزاده و پوریا پورسرخ – پوریا پورسرخ دوران دانشگاه را در شیراز گذرانده بود با آن روزها تجدید خاطره کرد و گفت که عاشق شیراز و مردم شیراز است، طرفداران او هم در پایان برنامه پوریا رو تنها نگذاشتن و بازار عکس و امضا داغ بود.
برنامه چهارم: علی صادقی – عین همیشه طناز با اون لباس اسپرت همیشگی و کلاه ورزشی سفیدی که به سر داشت گفت و خندید و خاطره تعریف کرد و بالای ماشین رفت و با همه عکس گرفت.
برنامه پنجم: رویا تیموریان و مسعود رایگان آقا و بانوی باکلاس و با پرستیژ سینمای ایران – از شیراز خاطرههای زیادی داشتن. رویا تیموریان عاشق باغ ارم بود و کلی عکس گرفت. عصر همان روز با هم به دیدن باغ عفیفآباد رفتیم که برخورد مردم با این زوج دیدنی بود.
برنامه ششم: لیلا بلوکات، بازیگر جوان و تازه نفس، از طرفی محمد سلوکی به قطر رفته بود و نتوانست خود را به شیراز برساند، او در نبود مجری، برنامه رو به خوبی چرخوند و بزرگترین آرزویش داشتن موتورسیکلت و موتورسواری بود.
برنامه هفتم: رضا رویگری و فرهاد اسدی – مصادف با بیست و دوم بهمن رضا رویگری سه شبانه روز نخوابیده بود و به عشق مردم شیراز راهی خوشا شیراز شده بود. داغ و زنده، ایران ایران رو خوند و همه رو با خودش به دنیای خاطرات انقلاب برد.
برنامه هشتم: زوج هنرمند – داوود رشیدی و احترام برومند – پیشکسوت بودند، قرار بود لیلی رشیدی به همراه پسرش سینا هم مهمان ما باشند، اما سینا امتحان داشت و لیلی به گفتگویی تلفنی با ما بسنده کرد و البته عذرخواهی.
برنامه نهم: خانوادگی، خانوادگی بود و حسابی به دل مردم نشست، پژمان بازغی به همراه همسرش «مستانه مهاجر» که اولین بار بود در تلویزیون ظاهر میشد در کنار «نفس» دخترشان که حسابی شیطنت کرد و آروم نمیگرفت، او بارها، باعث خنده عوامل پشت صحنه شد و صد البته با کارهای غیرعمد خود باعث خنده بینندهها هم شد!
برنامه دهم: استادمحمدعلی کشاورز مهمان برنامه ما بود و از خاطرات قدیمی و حضورش در شیراز کلی برایمان گفت، خدا به استاد عمر بدهد.
برنامه یازدهم: سام درخشانی و مهدی ماهانی، سام درخشانی اخلاق خوبی داشت، با کامبیز دیرباز که ارتباط تلفنی گرفتیم کلی از خاطرات مهمانی شب قبل و شیطنتهای «نفس» دختر پژمان بازغی با هم گفتند و خندیدند. این سه نفر سه تفنگدار هستن. سام، کامبیز و پژمان
برنامه دوازدهم: آخرین برنامه خوشا شیراز در سال ۸۹، فریدون آسرایی و حامد کمیلی – فریدون اولین بار بود که به تلویزیون میآمد. مگر میشه سر و کله فرزاد حسنی نزدیک به عید پیدا نشه. در عرض پنج دقیقه گفتگوی تلفنی، با اون کلام همیشگی و قدرت بیان بالایی که داره، همه رو به تسخیر خودش در آورد و مژده برنامه «حالمو زیبا کن» سال تحویل رو به طرفداراش داد، البته ناگفته نماند فرزاد حسنی به عنوان برادر بزرگ من (هادی قندی) در طول سی و دو هفتهای که برنامه داشتم از قسمت اول تا آخر راهنمای من در این برنامه بود. واقعا به فرزاد مدیونم و او یکی از بهترین دوستای من است.
برنامه سیزدهم: اولین برنامه سال ۹۰ میزبان علی اصحابی و آرش برهانی بود – استقلالیها خوشحال شدن و به استقبال آرش اومدن و پرسپولیسیها اونم بعد از برد استقلال، مقابل برنامه خط و نشون کشیدن، چه میشه کرد؟ جدال آبی و قرمزه، تازگی نداره. علی اصحابی هم مثل دیگر خوانندهها برایمان خواند.
برنامه چهاردهم: نیما شاهرخشاهی و بهنام صفوی – همه نیمارو دوست داشتن باغ ارم شلوغ شد. نیما پسر محجوبی است. حتی صبحونش رو هم سر لوکیشن «خوشا شیراز» خورد و کلی از خاطرات سینمایی گفت.
برنامه پانزدهم: جمشید مشایخی و زهرا سعیدی – جمشید مشایخی مثل همیشه استاد بود و بزرگوار و عاشق خاک شیراز به واسطه سعدی شیرین سخن وحافظ، در بیرون باغ ارم، مردم برای استاد گلریزون کردند، در ضمن ارتباط تلفنی با همسر ایشان و رد و بدل شدن جملات عاشقانه این دو نفر فوقالعاده بود و به دل نشست.
برنامه شانزدهم: مرتضی احمدی و الهام حمیدی – مرتضی احمدی منت گذاشت. کلی از بحر و طویلهای رادیوییاش یاد کرد و کارتون دوران کودکی الهام حمیدی رو که اتفاقا به دوبلوری مرتضی احمدی بود به یاد همه آورد. مرتضی احمدی از شیرازیها کیلوها بهارنارنج تحویل گرفت و کلی خاطره گفت.
برنامه هفدهم: همزمان با بیست و چهار ساعته شدن اولین شبکه استانی، محمود پاکنیت و مهوش صبرکن – پسر محمود پاکنیت، مسعود برای اولین بار با پدر و مادر به تلویزیون آمد هر دوی آنها از اهالی شیرازند و به نوعی خود میزبان برنامه بودند، با زبان شیرازی آقا محمود و مهوشخانم که با هم مزاح میکردند بدجوری به دل بیننده نشست. نرگس محمدی هم برای نخستین بار پاش به تلویزیون، همراه با مادرش باز شد. همان ستایش مجموعه ستایش. برای خیلی از بینندگان تلویزیونی جالب بود که «ستایش» سریال ستایش را برای اولین بار میدیدند، آن هم به همراه مادرش…
برنامه هجدهم: گوهر خیراندیش و رضا یزدانی – گوهر خیراندیش حسابی رسم مهماننوازی شیرازی رو به جا آورد. همراه با دختر و خواهرش بود خانه پدریاش در شیراز پابرجاست و خانوادهاش همچنان در این شهر زیبا زندگی میکنند. یادگار جمشید اسماعیلخانی دخترش، به پاس محبتهای مادر گریه کرد. رضا یزدانی هم خوند با اون کاپشن چرم همیشگی و اون صدای خواستنی.
برنامه نوزدهم: مهدی پاکدل و بهنوش طباطبایی؛ زوج خوشبختی که روزهای اول زندگیشون رو با هم میگذروندند، مهدی خوشصحبت و شوخ بود و بهنوش ساکت و کمحرف، از خواستگاری و نحوه آشناییشون گفتن، یک ساعت قبل مراسم خواستگاری با هم سر تمرین تئاتر بودن، میگفتند که مراسم خواستگاریمون سه ساعت طول کشید.
برنامه بیستم: مریم امیرجلالی، پیام صالحی و بهاره افشاری – مریم امیرجلالی مثل همیشه مادر بود و حسابی به محمد سلوکی اندرز داد. پیام صالحی کارهاش با گروه آریان رو خوند و همه نفس به نفسش خوندن. بهاره افشاری به همراه مادرش برای نخستین بار به تلویزیون اومد، البته خیلی مهربان و ساده. بهاره افشاری دختر بسیار مهربانی است، مادر خونگرمی هم دارد…
لیندا کیانی مهمان برنامه بیست و یکم: اینقدر شیراز رو دوست داشت که میگفت ماهی یک دو بار به شیراز میاد و سری به حافظیه میزنه. به همه توصیه کرد که سریال «وضعیت سفید» رو با بازی خودش از دست ندن.
مهمان برنامه بیست و دوم: امین تارخ، داریوش اسدزاده و احسان حقشناس – داریوش اسدزاده با سن بالاش، قبراق و سرحال، اولین نفری بود که به لوکیشن اومدو در مصاحبه تلفنی با همسرش شوخیهای جالبی کرد. امین تارخ با اینکه چشماش رو عمل لیزیک کرده بود دعوت مارو پذیرفت و با همه مردم و اهالی محلههای قدیم شیراز سلام و احوالپرسی کرد.
برنامه بیست و سوم: داریوش ارجمند و مهدی یغمایی – داریوش ارجمند از سریال حضرت علی گرفته تا سریال نرگس همه گفتنیها و نگفتنیها را گفت و مهدی یغمایی با اون صدای خوبش حالمونو بهتر کرد.
برنامه بیست و چهارم: مهدی یراحی خواننده خوش صدای کشورمان که اصلیتی جنوبی دارد و در آنجا بزرگ شده، برایمان از جنوب گفت و خواند، از طرفی سیاوش خیرابی با آمدنش جو شیراز را به هم زد او خیلی طرفدار دارد. سیاوش پس از پایان برنامه تا یک ساعت فقط عکس گرفت و امضا داد.
برنامه بیست و پنجم: حسام نوابصفوی و محمد علیزاده – حسام با کت سفید، عین همیشه شیکپوش، بانگاهی نافذ مقابل دوربین خوشا شیراز نشست. شیراز رو خیلی دوست داشت. محمد علیزاده، از آلبوم جدیدش «جز تورو خوند» تا ثابت کنه خواننده پرطرفداریه. البته فکر میکنم اینو همه میدونن محمد علیزاده داداش بزرگه منه و خیلی خیلی واسم مهمه.
برنامه بیست و ششم: هوشنگ حریرچیان و شقایق دهقان – اصفهانی بود و در شهر شیراز، اما خوشسخن بود و خوشکلام و مهربان و بذلهگو، با شخصیت سریال ساختمان پزشکان فرقی نمیکرد. با شقایق دهقان گفتند و خندیدند شقایق دهقان هر کاری کرد و هر چه مورد اصرار آقای حریرچیان قرار گرفت نتونست بگه: واقعا؟؟!!
برنامه بیست و هفتم: رامبد جوان و سحر دولتشاهی – باز هم یک زوج جوان دیگر مهمان خوشا شیراز بودند. رامبد عین همیشه طناز و محبوب مردم، هر دو عاشق لهجه شیرازی و صد البته مردم شیراز، البته شهاب رمضان برای اولین بار به تلویزیون اومد، اونم با کلی آهنگهای عالی و از آلبوم معروف رمانتیک برایمان خواند.
برنامه بیست و هشتم: سام درخشانی و مهدی مقدم – سام درخشانی دومین بار به خوشا شیراز اومد. اون از اخلاق گرم و خوشنشینی و شبنشینیهای کنار بلواری شیرازیها تعریف کرد و مهدی مقدم بعد از برنامه در فضای باغ ارم قطعاتی از ترانههای محبوب خودش رو برای طرفدارانش خوند و حسابی تشویق شد.
برنامه بیست و نهم: حمید گودرزی – حمید گودرزی همراه با همسرش به برنامه اومده بود. حمید گودرزی از مردم خواست که رای بدن تا اون به عنوان مجری به خوشا شیراز بیاد. مهران موثقی خواننده شیرازی هم حسابی سنگ تمام گذاشت. یکی از بهترین برنامههای خوشا شیراز اومدن حمید گودرزی و همسرش بود. روابط بین این دو زوج واقعا به نظر من نقطه اوج موفقیت در یک زندگی زناشویی بین دو نفر است.
برنامه سیام: داریوش فرضیایی (عموپورنگ) و امیرمحمد – امیرمحمد، حسابی پشت صحنه شیطنت کرد، عاشق شیرکاکائو بود و با یه بطری شیرکاکائو ساکت میشد. این برنامه خوشا شیراز شلوغترین برنامهای بود که با استقبال بینظیر مردم شیراز مواجه شد، به طوری که تا یک ساعت بعد از زمان قانونی برنامه، برنامه خوشا شیراز روی آنتن ادامه داشت و عموپورنگ در بین مردم، برنامه را اجرا میکرد، اونم بین چندین هزار طرفدار کوچک و بزرگ در باغ ارم.
برنامه سی و یکم: افسانه بایگان، سیروان و زانیار خسروی – سیروان و زانیار اولین بار بود که به تلویزیون میومدن. افسانه بایگان شاهچراغ رو خیلی دوست داشت و به زیارت رفت. شعرهای سعدی و حافظ رو خوب میخوند و حفظ بود. اومدن سیروان و زانیار خیلی سر و صدا به پا کرد(خیلی، خیلی)
برنامه سی و دوم: علیرضا خمسه و مهدی مهدویکیا – علیرضا خمسه با واسونک شیرازی که از مراسم سنتی عروسی شیرازیهاست برنامه رو شروع کرد. حسابی گفت و خندید. مهدی مهدویکیا هم که با تیم داماش گیلان برای مسابقه با مقاومت شهید سپاسی به شیراز اومده بود، با لباس ورزشی به برنامه اومد. چون لباس رسمی و مهمونی و پلوخوری با خودش نیاورده بود. مثل همیشه کم حرف اما گزیده گو، مهدویکیا جزو آن دسته از افرادی است که حرف را مزهمزه میکند و بعد بیان میکند.
حمید گودرزی:
از همسرم حساب میبرم!
یکی از مهمانان مطرح برنامه «خوشا شیراز» حمید گودرزی بود که با همسرش به شیراز رفته بودند و این برنامه یکی از بهترین برنامههای «خوشا شیراز» شد تا جایی که پس از پایان برنامه خیلی از اهالی شیراز خود را به اطراف استودیوی خوشا شیراز رساندند تا با این هنرمند و همسرش از نزدیک آشنا شوند، در این برنامه که با اجرای محمد سلوکی بود، گودرزی حرفهای جالبی در مورد زندگی شخصیاش گفت که خواندنی است… او که به همراه همسرش «ماندانا دانشور» در این برنامه حضور داشت، درباره اینکه دوست دارد نقش منفی بازی کند یا نه؟ گفت: «دوست دارم نقشهای مثبت بازی کنم. یک بار که در فیلمی گاوصندوق پدرم را خالی کرده بودم در خیابان به من گفتند از شما بعید است دزد باشید.»
وی در خصوص خوانندگی یادآور شد که اولین کارش «دانی و من» بوده که با خوانندگی شروع شد و مدتی در گروه هفت هم میخوانده است.
او پیرامون زندگی خصوصیاش گفت: به شدت من زن ذلیل هستم!(باخنده) به علت وضع مالی خوب همسرم نگرانی مالی ندارم و گزیده کار هستم و اینکه به هیچ عنوان دوست ندارم همسرم بازیگر شود.
همچنین وی به خانواده شهدا ادای احترام میکند و برای شهدا هم احترام خاصی قائل است.
او خاطراتی از زمان کودکی برایمان تعریف کرد: در کلاس اول دبستان تمام کتابهایم را دادم که چغالهبادام بگیرم اما چون کم بود فروشنده بهم گوجه سبز داد و بعدا از جانب والدینم تنبیه شدم.
زمانی که شیرهای شیشهای توزیع میشد دوست داشتم خامههای روی شیر را بخورم.
او درباره ورزش مورد علاقهاش گفت: به جتاسکی علاقهمندم و در شمال جتاسکی سواری میکنم. بوکسور نیستم اما برای سریال «مسافری از هند» آموزش بوکس دیدم، ولی بدنسازی به شکل مرتب کار میکنم.
خوشا شیراز یک تجربه موفق در برنامهسازی
«خوشاشیراز» نشان داد که اگر چنین برنامهای از شبکههای سراسری پخش شود، تا چه حد میتواند در جذب مخاطب موفق باشد. ای کاش یکی از شبکههای ۱، ۲ و ۳ با چند روز تاخیر «خوشاشیراز» را روی آنتن ببرند، دوربین این شبکهها به پشت صحنه برنامه برود و با هنرمندان به گفتگو بنشیند، چه بخواهیم و چه نخواهیم، مردم این چنین برنامهها را دوست دارند. اگر مردم تا پاسی از شب، دوشنبه شبها پای ۹۰ مینشینند و این برنامه را دنبال میکنند، بیشترش به خاطر حاشیههای فوتبال است، باید از این دست برنامههایی با کمک هنرمندان بیشتر تهیه کرد تا مردم کمتر به سراغ برنامههای ماهوارهای فارسیزبان بروند.
شب قبل میآیند
هنرمندانی که البته اکثر آنان در تهران زندگی میکنند، شب قبل از برنامه به شیراز میآیند و در هتل مستقر میشوند، سپس صبح جمعه باید البته کمی زود از خواب بیدار شوند صبحانه میل کنند و خود را به باغ ارم برسانند، چرا که استارت برنامه از ۱۰ صبح زده میشود و معمولا تا دقایقی بعد از ۱۲ ظهر ادامه پیدا خواهد کرد.